شب های سرگشتگی

ساخت وبلاگ
نه در خوابت تو خواهی دید قلبم را نه بیداری

ندارم مونسی شب ها نه همدردی نه دلداری

خرابم مست مستم عقل و هوشم هر دو زایل شد

که هر چیزی کشیدم بود،از،این،درد هشیاری

منم چون یوسفم،سرگشته در بازار و اما باز

به ناچیزی فروشم دل،نمی بینم خریداری

به دیدارم نمی آیی ولی در خاطرت باشد

تو را می بینمت یک شب چو من محتاج دیداری

نه در بستر که هرجایی قرارت نیست تا بازم

ببینی مثل این دیوانه ات هر شب تو بیماری

سرگشته

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:40

درد دارم بار دیگر نای یک فریاد نیست

هرکه می گوید عزیزم بهتر از فرهاد نیست

عاشقی چون عنکبوتی تار هر شب می تند

هر که در تارش بیفتد جان من آزاد نیست

می کند ویرانه ات ویرانه تر،از شهر بم

تا ببینی تا ابد کاشانه ات آباد نیست

خنده هایم خنجری زهری به جانم می زنند

هیچ یک،از خنده هایم با پِی و بنیاد نیست

هر که زخمی می خورد از آشنایان می خورد

خوب دیدم،از غریبان جان من بیداد نیست

سرگشته

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : فرهاد نیستم,فرهاد گفتنیها کم نیست,فرهاد ظریف چرا نیست,فرهاد دهقان تو نیستی, نویسنده : sargashteh22o بازدید : 259 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 5:53

سخت می بینم به دست آید خدای دیگری محرمِ دردم شود درد آشنای دیگری سخت بیمارم نیامد او که بر بالین من تا شدم محتاج او،او شد دوای دیگری بر جفایت بیستون هرشب گواهی می دهد ای دریغا قلب شیرین شد سرای دیگری شرم دارم تا بگویم با دلم بد کرده ای یا بگویم باز شد او دلربای دیگری زندگی را زهر کردی در دهانم بی وفا تا که دیدم بوسه دادی بر دو پای دیگری سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 253 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 14:55

تا بی تو دوچشمم همه شب باز پر آب است   از درد بگفتن بخدا حرف حساب است   امشب تو خبر،از دل من هیچ نداری   تا باز ببینی دل من بی تو کباب است   ایوب شدن کار دلم نیست کجایی   برگرد که،این زندگی ام بی تو سراب است   صد حیف نداری خبر از من که اسیرم   تا روز قیامت دل من بی تو خراب است   من تشنه ی آن لب شده ام وای کجایی   لب نیست لبت جان خودم دَلوِ شراب است   صدخاطره من دارم از آن چشم سیاهت   این خاطره مربوط به آن عهد شباب است   صد نامه فرستادم و صد حیف نیامد   یک پاسخ از آن نامه همین عین عذاب است   سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 216 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 9:18

عاشقی کردم و دیدم بی گمانم عشق نیست

با هوس قاطی شد آن ای مهربانم عشق نیست

چند روزی عاشقی کن تا بفهمی حال من

غصه ها افتاده از دوری به جانم عشق نیست

بی ستون کندن خطایی بود ،از فرهاد چون

تیشه آمد بر دل و روح روانم عشق نیست

شور شیرین برسرِ هرکس زند دیوانه است

خون شد این دل باخیالت تا بدانم عشق نیست

عشق یعنی بی هوا وابستگی با هیچ و پوچ

می نویسم تا خودم امشب بخوانم عشق نیست

سرگشته

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 202 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 23:05

جوانی رفت از دستم از این دلبستگی فریاد   تو شیرینی ولی افسوس از دستت بشد فرهاد   ندانستی خزان شد عمر شیرینم از این دوری   هزاران ناله من دارم چه گویم داد و ای بیداد   مرا ویرانه کردی بی وفا امشب نگاهی کن   ببینی خانه ام ویران شد از آن خانه ات آباد   طناب دار دارم گردنم امشب کجایی تو   خودم را می کنم از قید این دنیا دمی آزاد   جدایی درد دارد می کند رسوا تو را در شهر   شدم از ناز چشمانش خدا اینجا چرا نا شاد   سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 23:05

با خیالت نازنینم عمر من برباد رفت   آسمان تا آسمان از این دلم فریاد رفت   پر گرفتی از کنارم خوب دیدی بی وفا   سوخت این دل چون زلیخا بر دلم بیداد رفت   برجفایت بیستون هر شب شهادت می دهد   تیشه ها ی عاشقی با یک نفس از یاد رفت   خوب دیدم من تو را شیرین صفت ای بی حیا   بی تو هر شب خون دل بر این دلِ فرهاد رفت   سخت می بینم بیایی تا ببوسم،آن لبت   تا که من ناشاد بودم بی حیا دل شاد رفت سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 217 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 23:05

طاقتی دیگر ندارم کاسه یِ صبرم ترک برداشته   سوخت این دل با خیالت حال و روزِ شاپرک برداشته   با رقیبم سرخوشی از ناله هایم بی خبر هستی ولی   خوب شد چون دامنِ پاکیزه ات دیدم که لک برداشته   شور کردی آمدن را زخم هایم شد عمیق اما نشد   تا ببینی با دو چشمت زخم کاری را نمک برداشته   بر سرم آوار شد دنیا چو دیدم با رقیبم می پری   بی حیایی خشت های این وجودم تک به تک برداشته   آتشی افتاده در دل تا قیامت ناله دارد این دلم   سخت می بینم بیایی قلب زارم باز شک برداشته سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 264 تاريخ : يکشنبه 4 مهر 1395 ساعت: 5:08

من با تو بگویم غم ویلان شدنم راچون هیچ ندیدی شب نالان شدنم رابرباد سپارم که رساند خبر از منتا خوب بدانی غم زندان شدنم راتاثیر ندارد غم دل با که بگویمچون هیچ نفهمید پریشان شدنم رادرد است که دارم چه نداری خبر از منگفتی به رقیبم شب حیران شدنم راای وای چه گویم بخدا باز روا نیستتا شرح دهم قصه ی ویران شدنم راای مرگ کجایی که ببینی به چه حالمبا چشم خودت نم نم باران شدنم رادیوانه شدم این همه وقتی که تو رفتیدوری و ندیدی تو پشیمان شدنم را سرگشته شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : من با تو آرومم,من با تو میمونم قدرتو میدونم,من با توام عصار,من با تو قهرم به انگلیسی,من با تو خوشم چاوشی دانلود,من با تو خوشم,من با تو,من با تو میسازم دنیامو,من با تو قهرم,من با تو خوشم چاوشی, نویسنده : sargashteh22o بازدید : 223 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 20:02